background
فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ ۖ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ
و[لى‌] پاسخ قومش غير از اين نبود كه گفتند: «خاندان لوط را از شهرتان بيرون كنيد كه آنها مردمى هستند كه به پاكى تظاهر مى‌نمايند.»
آیه 56 سوره النَّمْل

بیان آیات

این آیات اجمال داستان لوط را بیان مى کند، در این چند آیه نیز مانند آیات قبل جانب انذار و تهدید بر جانب بشارت و نوید غالب است .

حکایت اجمالى داستان دعوت لوط علیه السّلام و تکذیب قوم او و هلاکتشان

و لوطا اذ قال لقومه اتاتون الفاحشة و انتم تبصرون

این آیه بطورى که بعضى گفته اند: عطف است بر محل جمله(ارسلنا) در داستان سابق به فعلى که در تقدیر است و تقدیر آن چنین است(و لقد ارسلنا لوطا) همچنان که در داستان قبلى فرمود:(و لقد ارسلنا الى ثمود...)

ممکن هم هست بگوییم عطف است بر اصل داستان ، آن وقت فعل(اذکر) را در تقدیر بگیریم ، یعنى(و به یاد آر لوط را که ...) و کلمه(فاحشة) به معناى خصلتى است که بى نهایت شنیع و زشت باشد، که در اینجا مراد عمل زشت لواط است .

(و انتم تبصرون) یعنى این عمل زشت را در حالى انجام مى دهید که مردم هم آن را مى بینند و بنا بر این معنا، جمله مورد بحث نظیر جمله(و تاتون فى نادیکم المنکر) است . بعضى هم گفته اند: مراد از آن بصیرت قلب است ، یعنى با اینکه دلتان گواه بر این زشتى و شناعت است ، لیکن این معنا بعید است .

ائنکم لتاتون الرجال شهوة من دون النساء بل انتم قوم تجهلون

این استفهام براى انکار است و اگر دو تا از ادوات تاءکید - ان و لام - را بر سر جمله استفهامیه آورده ، براى این است که دلالت کند بر اینکه مضمون جمله در تعجب و استبعاد به حدى است که احدى آن را نمى پذیرد و تصدیق نمى کند. و جمله مزبور به هر حال به منزله تفسیرى است براى فحشاء.

(بل انتم قوم تجهلون) - یعنى این توبیخ ما فایدهاى ندارد، چون شما مردمى هستید که مى خواهید همیشه جاهل بمانید و با این توبیخ و انکار و استبعاد ما متنبه نمى شوید و اگر نفرمود:(بلکه شما از مردمى هستید که جهل مى ورزند) و به جاى آن فرمود:(بلکه شما مردمى هستید که جهل مى ورزید) این در حقیقت از باب به کار بردن مسبب در جاى سبب

است .

فما کان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوا آل لوط من قریتکم انهم اناس یتطهرون

یعنى قوم لوط جوابى نداشتند جز اینکه گفتند: خاندان لوط را از شهر خود بیرون کنید، چون آنان مردمى هستند که مى خواهند از این عمل منزه باشند، البته معلوم است که این که گفتند:(مى خواهند منزه باشند) به عنوان مسخره گفتند و گر نه عمل خود را زشت نمى دانستند، تا دورى از آن نزاهت باشد.

فانجیناه و اهله الا امراته قدرناها من الغابرین

مراد از کلمه(اهله) اهل بیت لوط است ، چون در سوره ذاریات فرموده :(فما وجدنا فیها غیر بیت من المسلمین) پس قهرا اهل لوط منحصر در همان اهل خانهاش مى شود و اینکه درباره همسر او فرمود:(قدرناها من الغابرین) معنایش این است که : ما او را از جمله باقى ماندگان در عذاب قرار دادیم .

و امطرنا علیهم مطرا فساء مطر المنذرین

مراد از(مطر) در اینجا سنگریزهاى از سجیل است ، زیرا در جاى دیگر فرموده :(و امطرنا علیهم حجارة من سجیل) و اگر کلمه(مطرا) - بارانى ، را نکرده آورد که نوعیت را مى رساند، براى این است که بفهماند بارانى بر آنان باراندیم که داستانى عظیم داشت .