0.5x
1x
1.5x
2x
2.5x
پخش ترجمه:
فقط پخش ترجمه:
وَلَمَّا
بَلَغَ
أَشُدَّهُ
وَاسْتَوَىٰ
آتَيْنَاهُ
حُكْمًا
وَعِلْمًا
ۚ
وَكَذَٰلِكَ
نَجْزِي
الْمُحْسِنِينَ
14
وَدَخَلَ

و چون به رشد و كمال خويش رسيد، به او حكمت و دانش عطا كرديم، و نيكوكاران را چنين پاداش مىدهيم. (14)
الْمَدِينَةَ
عَلَىٰ
حِينِ
غَفْلَةٍ
مِنْ
أَهْلِهَا
فَوَجَدَ
فِيهَا
رَجُلَيْنِ
يَقْتَتِلَانِ
هَٰذَا
مِنْ
شِيعَتِهِ
وَهَٰذَا
مِنْ
عَدُوِّهِ
ۖ
فَاسْتَغَاثَهُ
الَّذِي
مِنْ
شِيعَتِهِ
عَلَى
الَّذِي
مِنْ
عَدُوِّهِ
فَوَكَزَهُ
مُوسَىٰ
فَقَضَىٰ
عَلَيْهِ
ۖ
قَالَ
هَٰذَا
مِنْ
عَمَلِ
الشَّيْطَانِ
ۖ
إِنَّهُ
عَدُوٌّ
مُضِلٌّ
مُبِينٌ
15
قَالَ
رَبِّ
إِنِّي
ظَلَمْتُ
نَفْسِي
فَاغْفِرْ
لِي
فَغَفَرَ
لَهُ

و داخل شهر شد بىآنكه مردمش متوجه باشند. پس دو مرد را با هم در زد و خورد يافت: يكى، از پيروان او و ديگرى از دشمنانش [بود]. آن كس كه از پيروانش بود، بر ضد كسى كه دشمن وى بود، از او يارى خواست. پس موسى مشتى بدو زد و او را كشت. گفت: «اين كار شيطان است، چرا كه او دشمنى گمراهكننده [و] آشكار است.» (15)
ۚ
إِنَّهُ
هُوَ
الْغَفُورُ
الرَّحِيمُ
16
قَالَ
رَبِّ
بِمَا
أَنْعَمْتَ
عَلَيَّ
فَلَنْ
أَكُونَ

گفت: «پروردگارا، من بر خويشتن ستم كردم، مرا ببخش.» پس خدا از او درگذشت كه وى آمرزنده مهربان است. (16)
ظَهِيرًا
لِلْمُجْرِمِينَ
17
فَأَصْبَحَ
فِي
الْمَدِينَةِ
خَائِفًا
يَتَرَقَّبُ
فَإِذَا
الَّذِي
اسْتَنْصَرَهُ
بِالْأَمْسِ

[موسى] گفت: «پروردگارا به پاس نعمتى كه بر من ارزانى داشتى هرگز پشتيبان مجرمان نخواهم بود.» (17)
يَسْتَصْرِخُهُ
ۚ
قَالَ
لَهُ
مُوسَىٰ
إِنَّكَ
لَغَوِيٌّ
مُبِينٌ
18
فَلَمَّا
أَنْ
أَرَادَ

صبحگاهان در شهر، بيمناك و در انتظار [حادثهاى] بود. ناگاه همان كسى كه ديروز از وى يارى خواسته بود [باز] با فرياد از او يارى خواست. موسى به او گفت: «به راستى كه تو آشكارا گمراهى.» (18)
أَنْ
يَبْطِشَ
بِالَّذِي
هُوَ
عَدُوٌّ
لَهُمَا
قَالَ
يَا
مُوسَىٰ
أَتُرِيدُ
أَنْ
تَقْتُلَنِي
كَمَا
قَتَلْتَ
نَفْسًا
بِالْأَمْسِ
ۖ
إِنْ
تُرِيدُ
إِلَّا
أَنْ
تَكُونَ
جَبَّارًا
فِي
الْأَرْضِ
وَمَا
تُرِيدُ
أَنْ
تَكُونَ
مِنَ
الْمُصْلِحِينَ
19
وَجَاءَ
رَجُلٌ
مِنْ
أَقْصَى
الْمَدِينَةِ
يَسْعَىٰ
قَالَ

و چون خواست به سوى آنكه دشمن هر دوشان بود حمله آورد، گفت: «اى موسى، آيا مىخواهى مرا بكشى چنانكه ديروز شخصى را كشتى؟ تو مىخواهى در اين سرزمين فقط زورگو باشى، و نمىخواهى از اصلاحگران باشى.» (19)
يَا
مُوسَىٰ
إِنَّ
الْمَلَأَ
يَأْتَمِرُونَ
بِكَ
لِيَقْتُلُوكَ
فَاخْرُجْ
إِنِّي
لَكَ
مِنَ
النَّاصِحِينَ
20
فَخَرَجَ
مِنْهَا
خَائِفًا
يَتَرَقَّبُ
ۖ
قَالَ
رَبِّ
نَجِّنِي
مِنَ
الْقَوْمِ
الظَّالِمِينَ
21


و از دورافتادهترين [نقطه] شهر، مردى دوان دوان آمد [و] گفت: «اى موسى، سران قوم در باره تو مشورت مىكنند تا تو را بكشند. پس [از شهر] خارج شو. من جداً از خيرخواهان توام.» (20) موسى ترسان و نگران از آنجا بيرون رفت [در حالى كه مى]گفت: «پروردگارا، مرا از گروه ستمكاران نجات بخش.» (21)
صفحه: -
موقعیت:
52.42 %
قرائت:
0 %
تکرار:
0 مرتبه
نمایش ترجمه: