0.5x
1x
1.5x
2x
2.5x
پخش ترجمه:
فقط پخش ترجمه:
فَأَخْرَجَ
لَهُمْ
عِجْلًا
جَسَدًا
لَهُ
خُوَارٌ
فَقَالُوا
هَٰذَا
إِلَٰهُكُمْ
وَإِلَٰهُ
مُوسَىٰ
فَنَسِيَ
88

پس براى آنان پيكر گوسالهاى كه صدايى داشت بيرون آورد، و [او و پيروانش] گفتند: «اين خداى شما و خداى موسى است، و [پيمان خدا را] فراموش كرد.» (88)
أَفَلَا
يَرَوْنَ
أَلَّا
يَرْجِعُ
إِلَيْهِمْ
قَوْلًا
وَلَا
يَمْلِكُ
لَهُمْ
ضَرًّا
وَلَا
نَفْعًا
89

مگر نمىبينند كه [گوساله] پاسخ سخن آنان را نمىدهد و به حالشان سود و زيانى ندارد؟ (89)
وَلَقَدْ
قَالَ
لَهُمْ
هَارُونُ
مِنْ
قَبْلُ
يَا
قَوْمِ
إِنَّمَا
فُتِنْتُمْ
بِهِ
ۖ
وَإِنَّ
رَبَّكُمُ
الرَّحْمَٰنُ
فَاتَّبِعُونِي
وَأَطِيعُوا
أَمْرِي
90
قَالُوا
لَنْ
نَبْرَحَ
عَلَيْهِ
عَاكِفِينَ
حَتَّىٰ

و در حقيقت، هارون قبلا به آنان گفته بود: «اى قوم من، شما به وسيله اين [گوساله] مورد آزمايش قرار گرفتهايد، و پروردگار شما [خداى] رحمان است، پس مرا پيروى كنيد و فرمان مرا پذيرا باشيد.» (90)
يَرْجِعَ
إِلَيْنَا
مُوسَىٰ
91
قَالَ
يَا
هَارُونُ
مَا
مَنَعَكَ
إِذْ
رَأَيْتَهُمْ
ضَلُّوا
92
أَلَّا


گفتند: «ما هرگز از پرستش آن دست بر نخواهيم داشت تا موسى به سوى ما بازگردد.» (91) [موسى] گفت: «اى هارون، وقتى ديدى آنها گمراه شدند چه چيز مانع تو شد، (92)
تَتَّبِعَنِ
ۖ
أَفَعَصَيْتَ
أَمْرِي
93
قَالَ
يَا
ابْنَ
أُمَّ
لَا
تَأْخُذْ
بِلِحْيَتِي
وَلَا
بِرَأْسِي
ۖ
إِنِّي

كه از من پيروى كنى؟ آيا از فرمانم سر باز زدى؟» (93)
خَشِيتُ
أَنْ
تَقُولَ
فَرَّقْتَ
بَيْنَ
بَنِي
إِسْرَائِيلَ
وَلَمْ
تَرْقُبْ
قَوْلِي
94
قَالَ

گفت: «اى پسر مادرم، نه ريش مرا بگير و نه [موى] سرم را، من ترسيدم بگويى: ميان بنىاسرائيل تفرقه انداختى و سخنم را مراعات نكردى.» (94)
فَمَا
خَطْبُكَ
يَا
سَامِرِيُّ
95
قَالَ
بَصُرْتُ
بِمَا
لَمْ
يَبْصُرُوا
بِهِ
فَقَبَضْتُ
قَبْضَةً

[موسى] گفت: «اى سامرى، منظور تو چه بود؟» (95)
مِنْ
أَثَرِ
الرَّسُولِ
فَنَبَذْتُهَا
وَكَذَٰلِكَ
سَوَّلَتْ
لِي
نَفْسِي
96
قَالَ
فَاذْهَبْ
فَإِنَّ

گفت: «به چيزى كه [ديگران] به آن پى نبردند، پى بردم، و به قدر مشتى از رد پاى فرستاده [خدا، جبرئيل] برداشتم و آن را در پيكر [گوساله] انداختم، و نفس من برايم چنين فريبكارى كرد.» (96)
لَكَ
فِي
الْحَيَاةِ
أَنْ
تَقُولَ
لَا
مِسَاسَ
ۖ
وَإِنَّ
لَكَ
مَوْعِدًا
لَنْ
تُخْلَفَهُ
ۖ
وَانْظُرْ
إِلَىٰ
إِلَٰهِكَ
الَّذِي
ظَلْتَ
عَلَيْهِ
عَاكِفًا
ۖ
لَنُحَرِّقَنَّهُ
ثُمَّ
لَنَنْسِفَنَّهُ
فِي
الْيَمِّ
نَسْفًا
97

گفت: «پس برو كه بهره تو در زندگى اين باشد كه [به هر كه نزديك تو آمد] بگويى: [به من] دست مزنيد و تو را موعدى خواهد بود كه هرگز از آن تخلف نخواهى كرد، و [اينك] به آن خدايى كه پيوسته ملازمش بودى بنگر، آن را قطعاً مىسوزانيم و خاكسترش مىكنيم [و] در دريا فرو مىپاشيم.» (97)
إِنَّمَا
إِلَٰهُكُمُ
اللَّهُ
الَّذِي
لَا
إِلَٰهَ
إِلَّا
هُوَ
ۚ
وَسِعَ
كُلَّ
شَيْءٍ
عِلْمًا
98

«معبود شما تنها آن خدايى است كه جز او معبودى نيست، و دانش او همه چيز را در بر گرفته است.» (98)
صفحه: -
موقعیت:
39.11 %
قرائت:
0 %
تکرار:
0 مرتبه
نمایش ترجمه: