0.5x
1x
1.5x
2x
2.5x
پخش ترجمه:
فقط پخش ترجمه:
يَا
يَحْيَىٰ
خُذِ
الْكِتَابَ
بِقُوَّةٍ
ۖ
وَآتَيْنَاهُ
الْحُكْمَ
صَبِيًّا
12
وَحَنَانًا
مِنْ
لَدُنَّا
وَزَكَاةً

اى يحيى، كتاب [خدا] را به جد و جهد بگير، و از كودكى به او نبوّت داديم. (12)
ۖ
وَكَانَ
تَقِيًّا
13
وَبَرًّا
بِوَالِدَيْهِ
وَلَمْ
يَكُنْ
جَبَّارًا
عَصِيًّا
14
وَسَلَامٌ


و [نيز] از جانب خود، مهربانى و پاكى [به او داديم] و تقواپيشه بود. (13) و با پدر و مادر خود نيكرفتار بود و زورگويى نافرمان نبود. (14)
عَلَيْهِ
يَوْمَ
وُلِدَ
وَيَوْمَ
يَمُوتُ
وَيَوْمَ
يُبْعَثُ
حَيًّا
15
وَاذْكُرْ
فِي
الْكِتَابِ
مَرْيَمَ

و درود بر او، روزى كه زاده شد و روزى كه مىميرد و روزى كه زنده برانگيخته مىشود. (15)
إِذِ
انْتَبَذَتْ
مِنْ
أَهْلِهَا
مَكَانًا
شَرْقِيًّا
16
فَاتَّخَذَتْ
مِنْ
دُونِهِمْ
حِجَابًا
فَأَرْسَلْنَا

و در اين كتاب از مريم ياد كن، آنگاه كه از كسان خود، در مكانى شرقى به كنارى شتافت. (16)
إِلَيْهَا
رُوحَنَا
فَتَمَثَّلَ
لَهَا
بَشَرًا
سَوِيًّا
17
قَالَتْ
إِنِّي
أَعُوذُ
بِالرَّحْمَٰنِ

و در برابر آنان پردهاى بر خود گرفت. پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به [شكل] بشرى خوشاندام بر او نمايان شد. (17)
مِنْكَ
إِنْ
كُنْتَ
تَقِيًّا
18
قَالَ
إِنَّمَا
أَنَا
رَسُولُ
رَبِّكِ
لِأَهَبَ
لَكِ

[مريم] گفت: «اگر پرهيزگارى، من از تو به خداى رحمان پناه مىبرم.» (18)
غُلَامًا
زَكِيًّا
19
قَالَتْ
أَنَّىٰ
يَكُونُ
لِي
غُلَامٌ
وَلَمْ
يَمْسَسْنِي
بَشَرٌ
وَلَمْ
أَكُ

گفت: «من فقط فرستاده پروردگار توام، براى اينكه به تو پسرى پاكيزه ببخشم.» (19)
بَغِيًّا
20
قَالَ
كَذَٰلِكِ
قَالَ
رَبُّكِ
هُوَ
عَلَيَّ
هَيِّنٌ
ۖ
وَلِنَجْعَلَهُ
آيَةً

گفت: «چگونه مرا پسرى باشد با آنكه دست بشرى به من نرسيده و بدكار نبودهام؟» (20)
لِلنَّاسِ
وَرَحْمَةً
مِنَّا
ۚ
وَكَانَ
أَمْرًا
مَقْضِيًّا
21
فَحَمَلَتْهُ
فَانْتَبَذَتْ
بِهِ
مَكَانًا

گفت: « [فرمان] چنين است، پروردگار تو گفته كه آن بر من آسان است، و تا او را نشانهاى براى مردم و رحمتى از جانب خويش قرار دهيم، و [اين] دستورى قطعى بود.» (21)
قَصِيًّا
22
فَأَجَاءَهَا
الْمَخَاضُ
إِلَىٰ
جِذْعِ
النَّخْلَةِ
قَالَتْ
يَا
لَيْتَنِي
مِتُّ
قَبْلَ
هَٰذَا

پس [مريم] به او [=عيسى] آبستن شد و با او به مكان دورافتادهاى پناه جست. (22)
وَكُنْتُ
نَسْيًا
مَنْسِيًّا
23
فَنَادَاهَا
مِنْ
تَحْتِهَا
أَلَّا
تَحْزَنِي
قَدْ
جَعَلَ
رَبُّكِ

تا درد زايمان، او را به سوى تنه درخت خرمايى كشانيد. گفت: «اى كاش، پيش از اين مرده بودم و يكسر فراموششده بودم.» (23)
تَحْتَكِ
سَرِيًّا
24
وَهُزِّي
إِلَيْكِ
بِجِذْعِ
النَّخْلَةِ
تُسَاقِطْ
عَلَيْكِ
رُطَبًا
جَنِيًّا
25


پس، از زيرِ [پاى] او [فرشته] وى را ندا داد كه: غم مدار، پروردگارت زير [پاى] تو چشمه آبى پديد آورده است. (24) و تنه درخت خرما را به طرف خود [بگير و] بتكان، بر تو خرماى تازه مىريزد. (25)
صفحه: -
موقعیت:
36.47 %
قرائت:
0 %
تکرار:
0 مرتبه
نمایش ترجمه: