0.5x
1x
1.5x
2x
2.5x
پخش ترجمه:
فقط پخش ترجمه:
فَلَمَّا
أَنْ
جَاءَ
الْبَشِيرُ
أَلْقَاهُ
عَلَىٰ
وَجْهِهِ
فَارْتَدَّ
بَصِيرًا
ۖ
قَالَ
أَلَمْ
أَقُلْ
لَكُمْ
إِنِّي
أَعْلَمُ
مِنَ
اللَّهِ
مَا
لَا
تَعْلَمُونَ
96
قَالُوا
يَا
أَبَانَا
اسْتَغْفِرْ
لَنَا
ذُنُوبَنَا

پس چون مژدهرسان آمد، آن [پيراهن] را بر چهره او انداخت، پس بينا گرديد. گفت: «آيا به شما نگفتم كه بىشك من از [عنايت] خدا چيزهايى مىدانم كه شما نمىدانيد؟» (96)
إِنَّا
كُنَّا
خَاطِئِينَ
97
قَالَ
سَوْفَ
أَسْتَغْفِرُ
لَكُمْ
رَبِّي
ۖ
إِنَّهُ
هُوَ
الْغَفُورُ

گفتند: «اى پدر، براى گناهان ما آمرزش خواه كه ما خطاكار بوديم.» (97)
الرَّحِيمُ
98
فَلَمَّا
دَخَلُوا
عَلَىٰ
يُوسُفَ
آوَىٰ
إِلَيْهِ
أَبَوَيْهِ
وَقَالَ
ادْخُلُوا
مِصْرَ

گفت: «به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مىخواهم، كه او همانا آمرزنده مهربان است.» (98)
إِنْ
شَاءَ
اللَّهُ
آمِنِينَ
99
وَرَفَعَ
أَبَوَيْهِ
عَلَى
الْعَرْشِ
وَخَرُّوا
لَهُ
سُجَّدًا

پس چون بر يوسف وارد شدند، پدر و مادر خود را در كنار خويش گرفت و گفت: «ان شاء الله، با [امن و] امان داخل مصر شويد.» (99)
ۖ
وَقَالَ
يَا
أَبَتِ
هَٰذَا
تَأْوِيلُ
رُؤْيَايَ
مِنْ
قَبْلُ
قَدْ
جَعَلَهَا
رَبِّي
حَقًّا
ۖ
وَقَدْ
أَحْسَنَ
بِي
إِذْ
أَخْرَجَنِي
مِنَ
السِّجْنِ
وَجَاءَ
بِكُمْ
مِنَ
الْبَدْوِ
مِنْ
بَعْدِ
أَنْ
نَزَغَ
الشَّيْطَانُ
بَيْنِي
وَبَيْنَ
إِخْوَتِي
ۚ
إِنَّ
رَبِّي
لَطِيفٌ
لِمَا
يَشَاءُ
ۚ
إِنَّهُ
هُوَ
الْعَلِيمُ
الْحَكِيمُ
100
رَبِّ
قَدْ
آتَيْتَنِي
مِنَ
الْمُلْكِ
وَعَلَّمْتَنِي
مِنْ
تَأْوِيلِ

و پدر و مادرش را به تخت برنشانيد، و [همه آنان] پيش او به سجده درافتادند، و [يوسف] گفت: «اى پدر، اين است تعبير خواب پيشين من، به يقين، پروردگارم آن را راست گردانيد و به من احسان كرد آنگاه كه مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بيابان [كنعان به مصر] باز آورد -پس از آنكه شيطان ميان من و برادرانم را به هم زد- بى گمان، پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد صاحب لطف است، زيرا كه او داناى حكيم است.» (100)
الْأَحَادِيثِ
ۚ
فَاطِرَ
السَّمَاوَاتِ
وَالْأَرْضِ
أَنْتَ
وَلِيِّي
فِي
الدُّنْيَا
وَالْآخِرَةِ
ۖ
تَوَفَّنِي
مُسْلِمًا
وَأَلْحِقْنِي
بِالصَّالِحِينَ
101
ذَٰلِكَ
مِنْ
أَنْبَاءِ
الْغَيْبِ
نُوحِيهِ
إِلَيْكَ
ۖ
وَمَا
كُنْتَ

«پروردگارا، تو به من دولت دادى و از تعبير خوابها به من آموختى. اى پديدآورنده آسمانها و زمين، تنها تو در دنيا و آخرت مولاى منى؛ مرا مسلمان بميران و مرا به شايستگان ملحق فرما.» (101)
لَدَيْهِمْ
إِذْ
أَجْمَعُوا
أَمْرَهُمْ
وَهُمْ
يَمْكُرُونَ
102
وَمَا
أَكْثَرُ
النَّاسِ
وَلَوْ
حَرَصْتَ

اين [ماجرا] از خبرهاى غيب است كه به تو وحى مىكنيم، و تو هنگامى كه آنان همداستان شدند و نيرنگ مىكردند نزدشان نبودى. (102)
بِمُؤْمِنِينَ
103

و بيشتر مردم -هر چند آرزومند باشى- ايمانآورنده نيستند. (103)
صفحه: -
موقعیت:
27.25 %
قرائت:
0 %
تکرار:
0 مرتبه
نمایش ترجمه: