0.5x
1x
1.5x
2x
2.5x
پخش ترجمه:
فقط پخش ترجمه:
فَلَمَّا
جَهَّزَهُمْ
بِجَهَازِهِمْ
جَعَلَ
السِّقَايَةَ
فِي
رَحْلِ
أَخِيهِ
ثُمَّ
أَذَّنَ
مُؤَذِّنٌ
أَيَّتُهَا
الْعِيرُ
إِنَّكُمْ
لَسَارِقُونَ
70
قَالُوا
وَأَقْبَلُوا
عَلَيْهِمْ
مَاذَا
تَفْقِدُونَ
71
قَالُوا
نَفْقِدُ


پس هنگامى كه آنان را به خوار و بارشان مجهز كرد، آبخورى را در بار برادرش نهاد. سپس [به دستور او] نداكنندهاى بانگ درداد: «اى كاروانيان، قطعاً شما دزد هستيد.» (70) [برادران] در حالى كه به آنان روى كردند، گفتند: «چه گم كردهايد؟» (71)
صُوَاعَ
الْمَلِكِ
وَلِمَنْ
جَاءَ
بِهِ
حِمْلُ
بَعِيرٍ
وَأَنَا
بِهِ
زَعِيمٌ
72
قَالُوا

گفتند: «جام شاه را گم كردهايم، و براى هر كس كه آن را بياورد يك بار شتر خواهد بود.» و [متصدى گفت:] «من ضامن آنم.» (72)
تَاللَّهِ
لَقَدْ
عَلِمْتُمْ
مَا
جِئْنَا
لِنُفْسِدَ
فِي
الْأَرْضِ
وَمَا
كُنَّا
سَارِقِينَ
73
قَالُوا
فَمَا

گفتند: «به خدا سوگند، شما خوب مىدانيد كه ما نيامدهايم در اين سرزمين فساد كنيم و ما دزد نبودهايم.» (73)
جَزَاؤُهُ
إِنْ
كُنْتُمْ
كَاذِبِينَ
74
قَالُوا
جَزَاؤُهُ
مَنْ
وُجِدَ
فِي
رَحْلِهِ
فَهُوَ
جَزَاؤُهُ

گفتند: «پس، اگر دروغ بگوييد، كيفرش چيست؟» (74)
ۚ
كَذَٰلِكَ
نَجْزِي
الظَّالِمِينَ
75
فَبَدَأَ
بِأَوْعِيَتِهِمْ
قَبْلَ
وِعَاءِ
أَخِيهِ
ثُمَّ
اسْتَخْرَجَهَا

گفتند: «كيفرش [همان] كسى است كه [جام] در بار او پيدا شود. پس كيفرش خود اوست. ما ستمكاران را اين گونه كيفر مىدهيم.» (75)
مِنْ
وِعَاءِ
أَخِيهِ
ۚ
كَذَٰلِكَ
كِدْنَا
لِيُوسُفَ
ۖ
مَا
كَانَ
لِيَأْخُذَ
أَخَاهُ
فِي
دِينِ
الْمَلِكِ
إِلَّا
أَنْ
يَشَاءَ
اللَّهُ
ۚ
نَرْفَعُ
دَرَجَاتٍ
مَنْ
نَشَاءُ
ۗ
وَفَوْقَ
كُلِّ
ذِي
عِلْمٍ
عَلِيمٌ
76

پس [يوسف] به [بازرسى] بارهاى آنان، پيش از بار برادرش، پرداخت. آنگاه آن را از بار برادرش [بنيامين] در آورد. اين گونه به يوسف شيوه آموختيم. [چرا كه] او در آيين پادشاه نمىتوانست برادرش را بازداشت كند، مگر اينكه خدا بخواهد [و چنين راهى بدو بنمايد]. درجات كسانى را كه بخواهيم بالا مىبريم و فوق هر صاحب دانشى دانشورى است. (76)
قَالُوا
إِنْ
يَسْرِقْ
فَقَدْ
سَرَقَ
أَخٌ
لَهُ
مِنْ
قَبْلُ
ۚ
فَأَسَرَّهَا
يُوسُفُ
فِي
نَفْسِهِ
وَلَمْ
يُبْدِهَا
لَهُمْ
ۚ
قَالَ
أَنْتُمْ
شَرٌّ
مَكَانًا
ۖ
وَاللَّهُ
أَعْلَمُ
بِمَا
تَصِفُونَ
77

گفتند: «اگر او دزدى كرده، پيش از اين [نيز] برادرش دزدى كرده است. «يوسف اين [سخن] را در دل خود پنهان داشت و آن را برايشان آشكار نكرد [ولى] گفت: «موقعيت شما بدتر [از او]ست، و خدا به آنچه وصف مىكنيد داناتر است.» (77)
قَالُوا
يَا
أَيُّهَا
الْعَزِيزُ
إِنَّ
لَهُ
أَبًا
شَيْخًا
كَبِيرًا
فَخُذْ
أَحَدَنَا
مَكَانَهُ
ۖ
إِنَّا
نَرَاكَ
مِنَ
الْمُحْسِنِينَ
78

گفتند: «اى عزيز، او پدرى پير سالخورده دارد؛ بنابراين يكى از ما را به جاى او بگير، كه ما تو را از نيكوكاران مىبينيم.» (78)
صفحه: -
موقعیت:
26.84 %
قرائت:
0 %
تکرار:
0 مرتبه
نمایش ترجمه: